معنی پدرعلم پزشکی تجربی

لغت نامه دهخدا

تجربی

تجربی. [ت َ رِ / رُ] (ص نسبی) آزمایشی. منسوب به تجربه. رجوع به تجربه شود. || (اصطلاح فلسفه) قضایای تجربی، قضایایی است که عقل بجهت احساس متکرر بدان حکم کند بی آنکه سبب آن را دریابد مانند آنکه سقمونیا مسهل صفراست. (از کشاف اصطلاحات الفنون).


پزشکی آزمایشی

پزشکی آزمایشی. [پ ِ زِ ی ِ ی ِ] (ترکیب وصفی، اِ مرکب) طب تجربی. (فرهنگستان).

مترادف و متضاد زبان فارسی

تجربی

آزمایشی، اختباری، مبتنی بر تجربه

فرهنگ فارسی هوشیار

طب تجربی

پزشکی آزمایشی


تجربی

آزمایشی

فارسی به عربی

تجربی

تجریبی

فارسی به ایتالیایی

تجربی

sperimentale

pratico

معادل ابجد

پدرعلم پزشکی تجربی

1300

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری